حمله شاه به سینما ۳۷۷ کشته داشت
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۷۱۷۷۳
مرحوم سیدکریم حجازی طاقانکی که در جریان دفاع مقدس به عنوان مسؤول بنیاد شهید شهر آبادان، نقش قابل توجهی در امدادرسانی به رزمندگان و سرکشی خانوادههای شهدا و جانبازان داشته است، در قبل از پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان مبارزات مردم شهر آبادان علیه رژیم شاهنشاهی نیز، نقش بارزی در حمایت و پشتیبانی از مبارزان و اعتصابیون انقلابی ایفا کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جزغاله شدن مردم در یک سینما با حیله ساواک
در شب شنبه ۲۸ مردادماه سال ۱۳۵۷ فریاد مردم از مقابل سینما بلندتر شده بود، دویدم آمدم روبهروی سینما ایستادم. آنجا جوانی ایستاده بود که از همه بیشتر جوش و خروش داشت. او را میشناختم. اسمش على محمدی بود که بعدها توی جنگ شهید شد. دیدم رفت و خیلی زود سوار بر یک ماشین بامو آمد. میخواست با ماشین به در سینما بکوبد تا مردم را بشود نجات داد. در کمال ناباوری، عدهای از مأموران شهربانی جلوی ماشینش را سد کردند و درحالی که کتکش میزدند، او را کشانکشان بردند. چنددقیقه بعد على محمدی توانسته بود از دست مأموران فرار کند و دوباره خودش را به سینما برساند.
حالا از نیمهشب گذشته بود و صدای ضجهها از داخل سینما رو به خاموشی گذاشته بود. بوی روغن و گوشت سوخته با بوی سوختگی چوب و آهن طوری قاطی شده بود که حال آدم را به هم میزد. ساعت حدود ۱:۳٠ تا ۲ سحرگاه بود که دیگر هیچ صدایی از داخل سینما به گوش نمیرسید.
یک عدهای یک پله نردبان بزرگ آوردند و از کنار یکی از خانهها سعی کردند خودشان را به بالا برسانند، اما هیچ راهی برای ورود از آن قسمت نبود. تعدادی از همان نردبان بالا رفتیم و از دیواری که تخریب شده بود، وارد طبقه بالا و سالن سینما شدیم. باید به داخل سینما میرفتیم. مأموران شهربانی خود را از مقابل در سینما کنار کشیده بودند و مردم بالاخره با رفتن مأموران، قفل در را شکستند.
امام خمینی: آنها شهیدند
ما وارد محل کشتار شده بودیم. پاهای چکمهپوشمان تا زانو توی روغن فرو رفت؛ روغن تن آدمهایی که سوخته بودند! تعداد زیادی از مردم روی صندلیهای سوخته که اینک فقط اسکلتی فلزی از آنها باقی مانده بود، پیش از اینکه فرصت گریز بیابند، سوخته بودند؛ درست مثل مجسمههای خانه اشباح! از جسدهای توی سالن اصلی چیزی باقی نمانده بود که سالم باشد؛ همه مثل شمع آب شده بودند. اینها را دست نزدیم. آمدیم سراغ اجسادی که توی راهرو و راهپلهها روی هم انبار شده بودند. این اجساد سالم بودند. آنها را آوردیم بیرون. بعدش نوبت اجساد کاملاً جزغالهشدهٔ داخل سالن اصلی رسید. آنها را داخل پلاستیک میگذاشتیم و سعی میکردیم هر تکه جسد را از جسد دیگر جدا بگذاریم.
فرهنگ دوستی شاه به روایت تصویر
اگر میشد که در سینما باز بشود، شاید میشد عدهای را نجات داد. تعداد زیادی از قربانیان حادثه وقتیکه از پلههای طبقه دوم پایین میآمدند، رویهم ریخته و خفه شده بودند و این خفگی منجر به شهادت آنها شده بود. اینکه میگویم «شهید شده بودند»، برای اینکه طبق فتوا و مجوز شخص امام خمینی (ره) که خودم گرفته بودم، آنها شهید محسوب میشدند. البته این جریان گرفتن مجوز شهدای سینما رکس بعد از پیروزی انقلاب صورت گرفت.
سینما رکس، محرک انقلابی مردم آبادان
در ماجرای فاجعه سینما رکس آبادان واقعیت این بود که چهار نفر که دست پرورده و فریب خورده ساواک بودند و اتفاقاً بعضی خانوادههای مذهبی داشتند، دست به این جنایت زده بودند. ولی فکر اصلی که پشت قضیه بود، فکر شیطانی ساواک بود.
ساواک از لحاظ مالی به اینها کمک کرده بود و ۲ نفر که از ساواک تهران آمده بودند، برای اینها تجهیزات آورده و نحوه کار را به آنها گفته بودند. ساواک به آنها اطمینان داده بود که نجات پیدا میکنند.
ساواک برای اینکه این فاجعه را به گردن مذهبیون بیندازد، سناریوی ظریفی را تهیه کرده بود. این چهار نفر را بعد از اینکه توجیه کرده بود، برده بود اصفهان، پیش آیت الله طاهری اصفهانی که دیداری داشته باشند. از این دیدار هم فیلم تهیه کرده بود که این فیلم هم جزو مدارک سینما رکس بود.
مراسم تدفین شهدای رکس آبادان
واقعاً با قاطعیت میتوان گفت که آبادان بعد از سینما رکس به خاطر ظرفیتی که از لحاظ فرهنگی و رشد فرهنگی مردم داشت، سنگ تمام گذاشت؛ یعنی شد مرکز انقلاب ایران، اعتصابات پالایشگاه آبادان شدیدتر شد و همه کارکنان آنجا مصممتر شدند و پای کار آمدند و حتی حکومت نظامی هم روی اعتصابات آنها تأثیری نگذاشت.
اصلاً اعتصابات پالایشگاه آبادان به معنای واقعی کلمه، قرص و محکم بود؛ حتی حکومت نظامی و ورود تانکها و نفربرهای زرهی هم به داخل پالایشگاه نتوانست اعتصابات را بشکند و آنها را مصممتر کرد.
منبع : فارس
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سینما رکس آبادان پهلوی شده بودند سینما رکس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۷۱۷۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تصاویر پدر ساواکی مهران غفوریان
تعداد بازدید : 0 کد ویدیو دانلود فیلم اصلی کیفیت 480 بازدید 12 بخشی از اعترافات مقامات و بازجوهای ساواک در فضای مجازی بازنشر شده که در آن یکی از ساواکیها به نام «خسرو غفوریان» در حال صحبت درباره امام خمینی و تعریف شدید از بنیانگذار انقلاب است که قاعدتاً به واسطه فرار از سرنوشتی است که آن روزها در انتظار امثال این ساواکی بود. شباهت چهره این فرد با مهران غفوریان و همنام بودنش با این بازیگر سینما و تلویزیون گمانهزنیها را دربارهاحتمال اینکه خسرو غفوریان همان پدر مهران باشد افزایش داد. عبدالرضا داوری، فعال رسانهای و مشاور سابق محمود احمدینژاد، در این باره در شبکهی اجتماعی ایکس نوشت: «چند شب قبل در شبکه مستند، فیلم کنفرانس مطبوعاتی کارکنان ساواک در سال ۱۳۵۸ پخش شد. نکته جالب در این ویدیو، معرفی خسرو غفوریان به عنوان مدیر پشتیبانی بخش آموزش ساواک است. خسرو غفوریان، پدر مهران غفوریان است که ۲۰ سال کارمند ساواک بود، و پس از آزادی از زندان، چند سال قبل درگذشت.» این ویدیو را میبینید. مهران غفوریان چند سال قبل با انتشار عکسی در دلنوشتهای برای پدر خود نوشته بود: «بابا جونم خیلی دلم برات تنگ شده ، میدونم که هوامو داری میدونم که یک روز دوباره میبینمت ،دوستت دارم بابا روز پدر رو بهت تبریک میگم جناب ناخدا خسرو غفوریان»